شعار جهش تولید به معنای واقعی کلمه یک شعار به تمام معنا انقلابی است، شعار مهمّی است. جهش تولید اگر بدرستی در کشور اتّفاق بیفتد -که انشاءالله اتّفاق خواهد افتاد- هم تأثیرات عمیق اقتصادی در کشور میگذارد -در مورد ارزش پول و بقیّهی مسائل عمدهی اقتصادی تأثیر میگذارد- و هم علاوهی بر آنها موجب اعتماد به نفْس ملّی میشود، موجب رضایتمندی عمومی مردم میشود، تضمینکنندهی امنیّت ملّی میشود؛ یعنی اگر تولید جهشیافته در کشور انشاءالله اتّفاق بیفتد که امیدواریم اتّفاق بیفتد، این عوارض مهم و این منافع بزرگ بر آن متحقّق میشود.
خب حالا چرا در سال ۹۹ به طور کامل این اتّفاق نیفتاد؟ به خاطر وجود موانع از طرفی، و حمایت نشدن تولید در همهی بخشها از طرف دیگر. یعنی تولید، هم احتیاج دارد به حمایتهای لازم قانونی و حکومتی و هم احتیاج دارد به اینکه موانع سر راه تولید برداشته بشود. حالا مثلاً از باب مثال فرض کنید وقتی که یک کارگاه نیمهکارهای، یعنی کارگاهی که مثلاً با سی درصد، چهل درصد ظرفیّت کار میکند یا بکلّی از کار افتاده است، با همّت چند جوان این کارگاه به راه میافتد، با تشویقها و مانند اینها این کارگاه مشغول حرکت میشود و بعد از آنکه به تولید رسید، ناگهان انسان مشاهده میکند که رقیبِ این محصول به نحوی از خارج وارد کشور میشود؛ یا به وسیلهی دستهای خیانتکار قاچاقچی یا متأسّفانه از طرق قانونی و به خاطر ضعف رعایتهای قانونی. این تولید طبعاً تشویق نمیشود؛ این مانع بر سر تولید است، یعنی آن کاری که انجام گرفته، در واقع شکست میخورد. یا همچنین [به خاطر] نبودِ مشوّقها، مثل نبود مشوّق سرمایهگذاری. سرمایهگذاری در امر تولید احتیاج دارد به مشوّق. بایستی کسانی که میتوانند سرمایهگذاری کنند تشویق بشوند به این کار، و اوضاع کسب و کار در کشور به نحوی باشد که برای اینها تشویقکننده بشود که وارد این کار بشوند، یا هزینهی تولید برایشان افزایش پیدا نکند که متأسّفانه اینها اتّفاق نیفتاده؛ یعنی ملاحظات لازم انجام نگرفته؛ نه آنچنان مشوّقی وجود داشته و نه در مورد هزینههای تولید فکری شده. در یکی از سالها -حالا شاید سال ۹۹ نبود، شاید سال ۹۸- هزینهی تولیدکننده از هزینهی مصرفکننده بالاتر بوده. خب اینها یک چیزهایی است که مانع پیشرفت تولید است.