[padding top=”0″ bottom=”0″ right=”5%” left=”5%”]
قسمت دوم مقاله چگونه ارزوهایمان را به واقعیت تبدیل کنیم
اصل هفتم: هویت خود را از نو بسازید
افکاری که شما در ذهن خود جای میدهید مشخص می کند که شما صاحب چه چیزی شوید.
شما به هر چه که فکر کنید صاحب همان میشوید. همه ی کمبودهای زندگیتان را بررسی کنید و بعد از آن تصمیم بگیرید که کدام را دوست دارید جبران کنید. به خود خاطر نشان کنید که “من با افکار، شرایط، اعتقادات و اعمالم همه ی آنها را درست خواهم کرد.”
درست همانند بررسی لیست یک سری محصول، خیلی به سرعت چیزهای مورد علاقه در زندگیتان را بررسی کنید، به جای این که مدام به خود بگویید که: “من اینگونه نیستم ، کاش من اینگونه نبودم” بهتر است دست به کار شوید .
خداوندگار به یوییل، پیامبر قوم بنی اسراییل میگوید: “اجازه دهید که افراد ضعیف بگویند من قوی هستم” .
این جمله شاید حقیقتا یک جمله ۷ کلمه از نصایح انجیل است اما در واقع با دنبال کردن این جمله، شما به بالاترین سطح از خودتان دست میابید. پس با خود به نجوا بپردازید و کلماتی را که شما را تعریف میکند تغییر دهید.
اصل هشتم: صبور باشید و شک را از خود دور سازید
اگر عادت به این باور را در خود پرورش داده آید که انجام هر کاری برای شما مشکل است احتمالا در زندگی ای قرار گرفته اید که خیال، تنها نقش یک خدمتکار را برای استعداد های شما بازی میکند در حالی که برای محقق کردن آرزوها باید صبور بود. سعی کنید صبر را در خودتان گسترش و سرعت کارکرد خیال را در خود افزایش دهید.
وقتی به پشتوانه ایمان خود همه شک ها را کنار میزنید دیگر هیچ قدرتی قوی تر از شما در این دنیا باقی نمیماند. اگر شما با خلوص نیت هنر اشکارکردن را در خودتان میبینید، در خواهید یافت که میتوانید سرعت تغییر اتفاقات را در زندگی تان در دست بگیرید و سکان سرنوشت خود را به دست خود بسپارید.
به قول Henry David Thoreau که میگوید: “موفقیت های غیر منتظره در زمان های عادی زندگی شما اتفاق میافتد.” وی میگوید: “بنا بر قانون خلق مشترک ، جهان هستی با شما هم پیمان میشود تا آرزوهای شما را به واقعیت تبدیل کند.” وقتی به خودتان اعتماد میکنید و راهی را انتخاب میکنید دیگر برای بوجود آمدن مشکلات دنبال مقصر نمیگردید. در عوض خود با اتخاذ یک تصمیم درست سعی در ارائه ی راه حل برای مشکل بوجود آمده خواهید داشت.
اصل نهم : خودتان را با احساسی که از آرزوی محقق شده به وجود می آید هماهنگ کنید.
وقتی همه ی شک و شبهات را در دل کنار زدید، شروع به تصور کردن این قضیه کنید که گویی آرزوی شما انجام شده است. این کار را هم از نظر روحی و هم جسمی انجام دهید بعد از آن ببینید که تصور کردن آرزوی انجام شده چه احساسی به شما میدهد. آیا آن آرزو به نظر شما طبیعی است؟ آیا احساسی که از آن به شما دست داد همان احساسی است که به دنبالش بودید؟ با ارتباط برقرار کردن با احساساتی که به شما دست داد در واقع واقعیت را مجسم کنید و به تصورات خود اجازه دهید تا آرزوهای شما را بسازد.
آلبرت انیشتن نگاه زیرکانه ای به این موضوع دارد. او میگوید: منطق، شما را از نقطه الف به نقطه ب میبرد ولی تصورات قادر ند شما را به هر جایی برسانند. منطقتان که شما آن را به عنوان حقیقت شناخته اید شما را تنها به نقطه ب میرساند. حال بهتر نیست که برای تصورات خود یک برنامه مجدد طرح کنید تا بتواند شما را با خودش به هر جایی ببرد. بستگی به شهامت شما دارد که تا چه سطح بتوانید رویا پردازی کنید.
اصل دهم : ببینید که رویای شما چقدر طبیعی است
با گذشت زمان آرزوی شما تبدیل به واقعیت میشود ولی طبیعی بودن آن با زمان ارتباط مستقیم دارد . هر چقدر آرزوی شما به نسبت به عالم واقعی طبیعی تر باشد ، شما سریع تر در زندگی به آن میرسید . بر عکس ، هرچقدر آرزوی شما غیر طبیعی به نظر برسد زمان طولانی تری برای تحقق آن نیاز است .
کلمه کلیدی که در این میان باید به آن توجه کرد ( احساسات ) است . اگر احساساتی نظیر سلامتی ، کامیابی ، شادی ، موفقیت ، قدرت ، با هوشی و …برای شما تاکنون غیر طبیعی به نظرمی آید ، با استمرار در استفاده ار تصورات و توجهات ذهنی میتوانید به آن احساسات دست یابید .
اگر رویای حرفه شدن در بازی بسکتبال برای شما یک آرزوی سوخته است از خود بپرسید که بازی کردن در حیاط مدرسه بیشتر برای شما طبیعی است ویا بازی کردن در یک سطح حرفه ای ؟اگر بازی کردن در سطح المپیک به نظر شما غیر طبیعی آمد با اصرار در تصورات خود در آن زمینه قادر خواهید بود که آن رویا را تا سر حد انجام تحقق ببخشید . تا جایی به این تصور ادامه دهید که ، بازیکن حرفه ای شدن به نظر شما طبیعی به نظر برسد و در کنار آن با تصورات خود را با تجربه آن هماهنگ کنید تا روزی بلاخره بتوانید توپ را داخل تور بنداز ید.
اصل یازدهم :خیالات خود را به عبارات تاکید ی تعبیر کنید
زمانی که یک خیال را در تصورات خود آرزو میکنید اجازه ندهید که در انتهای آن اظهار عقیده یک علامت سوال قرار گیرد . اجازه دهید تا عبارت های ذهنی شما به علامت تعجب دستوری منتهی شود . ” من این آرزو را به واقعیت میرسانم !” اگر شما در تصورات خود با این جور عقاید زندگی میکنیدگفتن و پنداشته اید که احساسات وجودی شما توسط آرزوهایتان قدرت تحقق شدن پیدا میکنند، گفتن این جمله کار چندان سختی نیست . با تکیه بر تصورات خود اعتماد به خود را همچنان حفظ کنید تا فرایض شما به واقعیت تبدیل شود .
اصل دوازدهم :واقعیت را با عشق انتخاب کنید
اگر از سر خودخواهی خواهان ضرر رساندن به شخصی هستید نشان میدهید که شما در گذشته به سر میبرید . کسانی که در گذشته به سر میبرند همیشه دوست دارند بهتر از دیگران باشند ، بر دیگران غلبه کنند ، به دنبال احساس برتر هستند و …. . خودتان را موجودی فرض کنید که دوست دارد با عشق به هر چیزی برسد . سعی کنید انتخاب های زندگی شما براساس معیار عشق و محبت باشد
اصل سیزدهم : به داشته های خود در زندگی بیشتر دقت کنید
وقتی به این نتیجه رسیدید که واقعا نیازی نیست که هر چیزی را تا حد کمال داشته باشید، آنوقت به داشته های خود قانع میشوید. همین الان امتحان کنید و به خاطر همه داشته های خود در زندگی شکرگزار خداوند باشید و قدر آنها را بدانید.
در عوض بیشتر از چیزی که هستید باشید : قدرت خلاقیت شما یک توانایی بارز برای تبدیل انرژی افکار شما به شکل واقعی آنهاست. از این فرایند چیزی که بدست میآید قدرت آشکار کردن است.
خودتان را موجی از اقیانوس خداوند بپندارید که بوسیله آن اقیانوس بیکران بازی میکند . این الهام گیری از طبیعت نوعی اعتماد است که شما باید آن را جذب کنید و همه آنچه در جهان هستی به شما تعلق دارد را به سمت خودتان جذب کنید . اگر شما به عنوان دنباله رو یزدان الهی به خودتان اعتماد نداشته باشید نمیتوانید همه انرژی های موجود را به خودتان جذب کنید و یا حتی برای آشکار کرون به آنها حتی نزدیک شوید .
درواقع آشکار کردن مثل تجارت بدون سرمایه است . شما میتوانید چیزی را از هیچ چیز بدست آورید . شما با این کار به دنبال یک وجه دیگر از خودتان خواهید بود که تاکنون با اصل هفتم : هویت خود را از نو بسازید
افکاری که شما در ذهن خود جای میدهید تعیین کننده این است که شما صاحب چه چیزی شوید . به هر چه که شما فکر کنید صاحب همان میشوید . همه کمبودهای زندگیتان را بررسی کنید و بعد از آن تصمیم بگیرید که کدام را دوست دارید جبران کنید به خود خاطر نشان کنید که ” من با افکارم شرایط ، اعتقاداتم و اعمالم همه آنها را درست خواهم کرد ”
درست همانند بررسی لیست یک سری محصول ، خیلی به سرعت چیزهای مورد علاقه در زندگیتان را بررسی کنید ، به جای این که مدام به خود بگویید که” : من اینگونه نیستم ، کاش من اینگونه نبودم” بهتر است دست به کار شوید .
در مصداق این تمرین ، خداوندگار به یوییل ، پیامبر قوم بنی اسراییل میگوید ” اجازه دهید که افراد ضعیف بگویند من قوی هستم ” .
این جمله شاید حقیقتا یک جمله ۷ کلمه از نصایح انجیل است اما در واقع با دنبال کردن این جمله ، شما به بالاترین سطح از خودتان دست میابید . پس با خود به نجوا بپردازید و کلماتی که شما را تعریف میکند را تغییر دهید .